قرآن کتابی برای زندگی سعادت بخش

وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَىٰ [20 / 124]

قرآن کتابی برای زندگی سعادت بخش

وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَىٰ [20 / 124]

گاهی برای فهمیدن حقایق نیازی به خواندن کتابهای قطور و مطالب طویل نیست. حتی برای اینکه حرفتان را به کسی بفهمانید نیز سخن بلند نیاز نیست.
این وبلاگ جایی است برای فهمیدن و فهماندن اما با مطالبی کوتاه و کمترین کلمات.

طبقه بندی موضوعی

۲۵ مطلب در مرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

۳۰
مرداد

منظور از خبر بزرگ و پر اهمیت، برانگیختن مردگان و رستاخیز است که قرآن تأکید فراوانی بر آن دارد. در روایات متعددی، این خبر بزرگ به ولایت و امامت امیرالمؤمنین علی علیه السلام تفسیر شده است. البته باید توجه داشت که این روایات به معنای باطنی آیه توجه دارد و معنای ظاهری آن همان معاد است. توضیح اینکه ممکن است یک آیه معانی متعددی داشته باشد که از میان آنها یک معنی، ظاهری باشد. مشخص است که فهم باطن قرآن بدون وجود قرینه های روشن یا تفسیرهایی که از پیامبر و امامان (معصوم صلوات الله علیهم) رسیده، جایز نیست و این حقیقت که قرآن بطن هایی دارد، نباید دستاویزی برای منحرفان باشد که آیات قرآن را هرگونه بخواهند، به میل خود تفسیر کنند.
منبع: تفاسیر نمونه و المیزان.

  • حمید حسینی زاده
۲۹
مرداد
در این آیه افراد بی ایمان چون خودخواه و خودپرست و لجوج اند و جز منافع مادی و زودگذرِ خویش را نمی بینند و چون مسیر آنها مسیر هوی پرستی است، به کسی تشبیه شده اند که از جاده ای ناهموار و پرپیچ می گذرند؛ درحالی که به صورت افتاده و با دست و پا و سینه حرکت می کند. نه راه را به درستی می بینند و نه قادر به مهار خویشتن هستند، نه از موانع باخبر است و نه سرعتی دارد، کمی پیش می رود و درمانده می شود. اما مؤمنان، به افراد راست قامتی تشبیه شده اند که از جاده ای هموار و صاف و مستقیم با سرعت و قدرت و آگاهی تمام به راحتی پیش می روند. آری، افراد باایمان چون از قید هوای نفس رها شده اند، بینشی عمیق و مسیری صاف و روشن دارند. در برخی روایات، کسانی که ولایت امیرالمؤمنین علی علیه السلام را انکار می کنند، از مصادیق گروه یکم به حساب آمده اند.
منبع: تفاسیر نمونه و المیزان.
  • حمید حسینی زاده
۲۸
مرداد
با توجه به دیگر آیات قرآن کریم، مصیبت ها دو نوع هستند: یکم، مصیبت هایی که با طبیعت زندگی انسان سرشته شده و اراده بشر کمترین اثری در آن ندارد؛ مثل مرگ و میر و قسمتی از حوادث دردناک طبیعی. دوم، مصایبی که انسانها به نحوی در آن نقش دارند. قرآن درباره دسته یکم می گوید که این گروه از مصیبتها به اراده خدا اتفاق می افتد و درباره دسته دوم می گوید که به خاطر اعمال خودتان دامانتان را می گیرد. بنابراین کسی نمی تواند به این بهانه که تمام مصایب از سوی خداست، در مقابل ظالمان سکوت کند یا در برابر بیماری ها و مشکلات یا فقر و جهل هیچ کاری نکند. البته حتی در مصیبت هایی که خود انسان نقش دارد، تأثیر این اسباب، از ناحیه خدا و به اذن و فرمان اوست که اگر او اراده کند، هر سببی بی رنگ و بی اثر می شود.
  • حمید حسینی زاده
۲۷
مرداد

طبق آیه، هدف اصلی بعثت انبیاء برپایی قسط و عدل است. باتوجه به آیه، سه چیز مقدمه اقامه عدل است: بینات، کتاب، میزان.
واژه بینات(= دلایل روشن) معنای گسترده ای دارد که شامل معجزات و دلایل عقلی می شود که پیامبران به آن مجهز بودند. منظور از کتاب، همان کتب آسمانی است و چون حقیقت همه یکی است، کتاب را به صورت مفرد بیان می کند؛ هرچند با گذشت زمان، محتوای آنها کاملتر شده است. میزان به معنای وسیله وزن کردن و سنجش است که مصداق حسی آن، ترازوهایی است که وزن اجناس را با آن می سنجند؛ ولی بی شک در اینجا یعنی احکام و قوانین الهی یا آئین الهی است که تمام اعمال انسان ها را می توان با آن سنجید. به طور کلی معیارِ سنجش نیکی ها و بدی ها و ارزشها و ضد ارزشهاست.
منبع: پیام قرآن، ج7، ص23 و تفسیر نمونه، ج23، ص 371.

  • حمید حسینی زاده
۲۶
مرداد

سرزمین احقاف
" احقاف " به معنای شنهای روانی است که بر اثر وزش باد در بیابان ها به صورت مستطیل و کج و معوج روی هم انباشته می گردد. از این تعبیر روشن می شود که سرزمین قوم عاد، ریگستان بزرگی بوده است. در این که این سرزمین کجاست، سخنان متفاوتی به میان آمده است اما درست تر از همه این است که این منطقه در جنوب شبه جزیره عربستان و در نزدیکی سرزمین یمن بوده است.
نام گذارى این سوره به «احقاف»، بر اساس آیه 21، در بیان ماجراى حضرت هود و قوم عاد است‏. پیامبر اکرم صل الله علیه و آله می فرماید:" هر کس سوره احقاف را بخواند به ازای هر دانه شن که در این دنیا است ده حسنه به او داده مى‏شود، و ده سیئه‏ محو مى‏گردد، و ده درجه بر درجات او افزوده مى‏شود."

منبع: تفاسیر نور، نمونه و مجمع البیان.

  • حمید حسینی زاده
۲۵
مرداد

این آیه این حقیقت را روشن می کند که دعوت اسلام به توحید، دعوت جدیدی نیست؛ دعوت تمام پیامبران اولوالعزم است. نه تنها اصل توحید، بلکه تمام اصول دعوت انبیاء در همه ادیان آسمانی، یکی بوده است. طبق این آیه، هرچه که به پیامبران اولوالعزمِ گذشته توصیه شده و در دین آنها بوده، در دین اسلام جمع شده است. تعبیر " من الدین " نشان می دهد که هماهنگی ادیان آسمانی، تنها در موضوع توحید یا اصول عقاید نیست؛بلکه مجموعه ادیان الهی از نظر اساس و ریشه یکی است.
هرچند تکامل جامعه انسانی ایجاب می کند که تشریعات و قوانین فرعی، هماهنگ با تکامل انسان ها رو به تکامل رود تا به حد نهایی و خاتم ادیان برسد. به همین دلیل، در آیات قرآن، شواهد فراوانی وجود دارد که نشان می دهد اصول کلی عقاید و قوانین و وظایف در همه ادیان الهی یکسان بوده است.

منبع: تفسیرنمونه، ج20، ص377

  • حمید حسینی زاده
۲۴
مرداد

در آیه سخن از کسانی است که هم آورنده صدق و راستی اند و هم عمل کننده به آن؛ همانها که مکتب وحی را در عالم منتشر می کنند و خود به آن ایمان دارند و عمل می کنند یعنی پیامبران و امامان و تبیین کنندگان مکتب و تفکر آنها.

بسیاری از مفسران شیعه و سنی در ذیل آیه این حدیث را نقل کرده اند که در آیه منظور از " کسی که سخن راست بیاورد " [جاء بالصدق ] پیامبر صل الله علیه و آله است و منظور از " کسی که آن را تصدیق و تأیید می کند" [ صدّق به] علی علیه السلام است. باید توجه داشت که این تفسیر، مفهوم آیه را محدود نمی کند؛ بلکه بیان روشن ترین مصداق آیه است. بدون شک علی علیه السلام در میان تصدیق کنندگان پیامبر صل الله علیه و آله، در صف اول قرار داشته و احدی از علمای اسلام منکر این واقعیت نیست که علی علیه السلام از میان مردان و بلکه تمام مردم نخستین کسی بوده که پیامبر صل الله علیه و آله را تصدیق کرده است.
 منبع: تفسیر نمونه ذیل آیه

  • حمید حسینی زاده
۲۳
مرداد

واژه " یسبحون" از مصدر " سباحة " به معنای شناور بودن است و فلک، به معنای " مدار " است. شناور بودن ماه و خورشید، حکایت از حرکت انتقالی آنها دارد و شناور بودن شب و روز هم نوعی از شناور بودن زمین است که به دنبال آن، طول شب و روز در طی سال، کم و زیاد می شود.

آنچه روشن است این است که برخلاف نظریه هایی که در گذشته ، زمین یا خورشید را ثابت می پنداشتند، قرآن مجید همه را دارای حرکت انتقالی دانسته اند و آنها را همانند ماهیانی تصویر کرده که در فضای لایتناهی شنا می کنند و اطراف آنها به چیز محسوسی متصل نیست. این آیه از معجزات علمی قرآن مجید است.

  • حمید حسینی زاده
۲۲
مرداد

(إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا)
" رجس " در لغت به معنای چیز ناپاک است؛ خواه از نظر آدمی، آلوده و منفور باشد یا به حکم عقل و شرع یا همه اینها. اگر بعضی از کلمات بزرگان رجس به معنای گناه، شرک، اعتقاد باطل یا بخل و حسد آمده، مصداق هایی از این مفهوم وسیع و گسترده بیان شده است. جمله " یطهرکم تطهیرا " با توجه به این که معنی تطهیر و پاک کردن است، تأکید مجددی بر نفی رجس و نفی همه پلیدی هاست که در جمله پیش آمده است.
با توجه به روایات مورد قبول علمای بزرگ اسلام ( شیعه و سنی )، مخاطبان این قسمت از آیه، پیامبر اسلام،  علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم صلوات الله می باشند.
 نتیجه اینکه خداوند با انواع تأکیدها ارده کرده که آنها را  از هرگونه رجس و آلودگی، پاک و مبرا کند.

  • حمید حسینی زاده
۲۰
مرداد

یکی از آثار نماز بازدارندگی از فحشا و منکر است. این اثر نماز به قدری اهمیت دارد که در احادیث، معیار سنجش، نماز مقبول و غیرمقبول است. امام صادق علیه السلام می فرماید: " کسی که دوست دارد ببیند نمازش مقبول درگاه الهی شده یا نه، باید ببیند آیا این نماز او را از زشتیها و منکرات بازداشته یا نه؟ به همان اندازه که جلوی زشتی را گرفته، نمازش قبول است."
ممکن نیست کسی نماز بخواند و هیچ گونه اثری در او نبخشد؛ حتی اگر نمازش صوری باشد و شخص آلوده گناه باشد. اینگونه افراد اگر همین نماز را هم نخوانند، از این هم آلوده تر خواهند شد. در روایتی می خوانیم که جوانی از انصار، نماز را با پیامبر ادا می کرد اما آلوده گناهان زشتی بود. این ماجرا را به پیامبر صل الله علیه و آله گفتند. ایشان فرمودند:" سرانجام نمازش روزی او را از این اعمال باز می دارد."

  • حمید حسینی زاده
۲۰
مرداد

در این آیه و آیه قبل بیان می شود که سبب اصلی گمراهی که درقیامت از زبان گمراهان برملا میشود، دوستی با هوی پرستان و دوستان شیطان است. انسان خواه ناخواه تاثیر پذیر است و بخش مهمی از افکار خود را از طریق دوستانش می گیرد. تا آنجا که امام علی علیه السلام می فرماید: "هرگاه وضع کسی برشما مشتبه شد و دین او را نشناختید، به دوستانش توجه کنید؛ اگر اهل دین و آیین خدا باشند،او نیز پیرو آیین خداست و اگر بر آیین خدا نباشند، او نیز بهره ای از آیین حق ندارد."
به راستی که گاهی نقش دوست در خوشبختی و بدبختی یک انسان از هر عاملی مهمتر است. گاهی انسان را به اوج عزت و گاهی به پست ترین حالت می برد.
امام جواد علیه السلام می فرماید: "از همنشینی با بد بپرهیز که همچون شمشیر برهنه است. ظاهرش زیبا و تاثیرش بسیار زشت است."
لطفا همین الآن آیه را با ترجمه بخوانید و کمی فکر کنید.

  • حمید حسینی زاده
۲۰
مرداد

لغو چیست؟
کار لغو، کاری است که فایده ای نداشته باشد. البته این امر نسبی است؛ یعنی چه بسا کاری در حد خود مفید و در مقایسه با چیز دیگری لغو باشد. پس کارهای لغو، از نظر دین، اعمال مباح و حلالی است که نفع اخروی یا دنیوی که سود آخرتی بینجامد، نداشته باشد؛ مانند غذا خوردن. غذا خوردن در نظر اول لازم وضروری و امری مطلوب است اما اگر هدف از آن فقط لذت بردن باشد،از نظر دین لغو محسوب می شود. زیرا هدف از خوردن، نیرو گرفتن برای انجام تکالیف، عبادت و اطاعت است. پس با نظری دقیق میتوان گفت هرکاری که واجب یا مستحب نباشد، لغو است. با هدف دار کردن کلیه کارها - مثل غذا خوردن، خوابیدن، ازدواج و غیر اینها - و قرار دادن آن در مسیر رضای خدا می توان آن را مستحب کرد.
یکی از ویژگیهای مومنان این است که از لغو دوری میکردند.

  • حمید حسینی زاده
۲۰
مرداد
در احادیث فضیلت زیادی برای ذکر " الحمدلله " بیان شده است. مفضّل به امام صادق علیه السلام عرض کرد: دعای جامعی به من بیاموز. ایشان فرمودند:" خدا را حمد و سپاس کن که در این صورت هیچ نمازگزاری نمی ماند مگر اینکه برای او دعا می کند؛ زیرا همه آنها در نماز می گویند «سمع الله لمن حمده»[خداوند، حمد و سپاس کسی را که حمدش می کند، بشنود].
در روایت دیگر آمده: اگر کسی در روز چهار بار حمد کند، شکر آن روز را بجا آورده و اگر در شب حمد کند، شکر آن را بجا آورده است. حتی گفته اند در هنگام خوشی ها و سختی نیز سپاس و حمد خدا بگویید. اگر به انسان نعمتی رسید بگوید " الحمدلله علی هذه النعمه " و اگر بلایی متوجهش شد بگوید " الحمدلله علی کل حال "

منبع: اطیب البیان، ج10، ص163.
  • حمید حسینی زاده
۱۹
مرداد

آیه میگوید ما عالم را برای بازی و سرگرمی خلق نکردیم؛ بلکه سنت همیشگی ما این بوده که باطل را چنان با حق بکوبیم که نابود شود ک به کلی از بین برود. حال اگر آن باطل، دلیل و عقیده باطلی باشد، دلیل و عقیده حق، آن را نابود میکند؛ و اگر عمل و سنت باطلی باشد -چنانکه در اقوام اسرافکار و ظالم بوده- عذاب استیصال[ عذابی که ریشه کن می کند و در آن هنگام، ایمان سودی ندارد]، آن اعمال و سنتها را ازبین می برد. به طور کلی باطل هرچه باشد، حق، آن را از بین خواهد برد. دربسیاری از روایات، حکومت حق امام زمان عجل الله فرجه که پس از ظهور آن حضرت تشکیل می شود، مصداق آشکاری برای این آیه معرفی شده است.

  • حمید حسینی زاده
۱۹
مرداد

" زیانکارترین مردم کیست؟ "
بسیار میبینیم که انسان گاه کار خلافی انجام میدهد که فکر میکند کار خوب و مهمی است.چنین جهلی ممکن است یک لحظه یا یکسال یا حتی یک عمر ادامه یابد و راستی که بدبختی ای از این بزرگتر تصور نمی شود. دلیل هم روشن است:
کسانی که گناه می کنند اما میدانند خلافکارند اکثرا برای خلاف خود حد و مرز قرار میدهند و بسیار میشود که  توبه میکنند و به سراغ عمل صالح میروند.
اما آنها که گنهکارند و درعین حال،گناهشان را عبادت، اعمال بدشان را نیکوکاری و کژی را درستی میپندارند،نه تنها درصدد جبران نیستند بلکه باشدت هرچه بیشتر به کار خود ادامه میدهند. مثل خوارج.
تعصبهای شدید،غرور و تکبر،خودمحوری و خودخواهی و دنیاپرستی از مهمترین عوامل پیدایش اینگونه پندارهای غلط است.


  • حمید حسینی زاده