قرآن کتابی برای زندگی سعادت بخش

وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَىٰ [20 / 124]

قرآن کتابی برای زندگی سعادت بخش

وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَىٰ [20 / 124]

گاهی برای فهمیدن حقایق نیازی به خواندن کتابهای قطور و مطالب طویل نیست. حتی برای اینکه حرفتان را به کسی بفهمانید نیز سخن بلند نیاز نیست.
این وبلاگ جایی است برای فهمیدن و فهماندن اما با مطالبی کوتاه و کمترین کلمات.

طبقه بندی موضوعی

۲۶۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قرآن کتابی برای زندگی سعادت بخش» ثبت شده است

۱۸
مهر



جمله «کل حزب بما لدیهم فرحون» یک حقیقت مهم روانی و اجتماعی را بازگو می کند و آن، تعصب جاهلانه گروه هاست که هر یک راه و آیینی را برای خود برگزیده و دریچه مغز خود را به روی هر سخن دیگری بسته اند و اجازه نمی دهند و شعاع تازه ای به مغز آنها بتابد، نسیمی به روحشان بوزد و حقیقتی را بر آنها روشن کند. این حالت، از خودخواهی و حب ذات افراطی و خودبینی و خودپسندی سرچشمه می گیرد که بزرگترین دشمن تبیین حقایق و رسیدن به اتحاد و وحدت امتها است. این خوشحال بودن به راه و رسم خویشتن و احساس تنفر و بیگانگی از هر چه که غیر آن است، گاه به جایی می رسد که اگر انسان سخنی بر خلاف راه و رسم خویش بشنود، انگشت در گوش می گذارد و جامه بر سر می کشد و پا به فرار می نهد تا مبادا حقیقتی بر خلاف آنچه با آن خو گرفته، بر او روشن شود؛ چنان که قرآن درباره مشرکان زمان حضرت نوح علیه السلام بیان می کند:«من هز زمان آنها را دعوت کردم که (ایمان بیاورند و) تو آنها را بیامرزی، انگشتان خویش را در گوشهایشان قرار داده و لباسهایشان را برخود پیچیدند و در مخالف اصرار ورزیدند و به شدت استکبار کردند(نوح / 7)».

  • حمید حسینی زاده
۱۷
مهر

 پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :


عَرامَةُ الصَّبیِ فی صِغَرِهِ زِیادَةٌ فی عَقلِهِ فی کِبَرِهِ؛


بازى گوشى (شیطنت) بچّه در کودکى، مایه فزونى خِرد او در بزرگ سالى است.


کنز العمّال : ج ۱۱ ص ۹۱ ح ۳۰۷۴۷ / حکمت نامه کودک ص 258.

  • حمید حسینی زاده
۱۷
مهر



جمله « لایشفعون إلا لمن ارتضی» یکی از اعتقادات مهم مشرکان را رد می کند و آن اعتقاد این است که شفاعت فرشتگان برای همه است. برخی از آنان، ملائکه را برای این می پرستیدند که آنها از ایشان شفاعت کنند و به خدا نزدیکشان سازند (رجوع کنید به: یونس/ 18 و زمر / 3). خداوند با این آیه ، این عقیده فاسد را رد می کند و بیان می کند که شفاعت ملائکه شامل کسانی می شود که خدا از دین آنها راضی باشد و کسی که دین او شرک و ضدیت با توحید است، هرگز مشمول شفاعت فرشتگان نخواهد شد. بنابراین بسیار جای تعجب است از کسی که فرشتگان را شریک خدا می داند و از آنها انتظار شفاعت دارد؛ در حالیکه فرشتگان تنها برای یکتاپرستان شفاعت می کنند.

  • حمید حسینی زاده
۱۶
مهر

 پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :


اِعدِلُوا بَینَ أولادِکُم فی النُّحلِ ، کَما تُحِبُّونَ أن یَعدِلوا بَینَکُم فِی البِرِّ وَاللُّطفِ؛


میان فرزندانتان، در بخشیدن عدالت ورزید، همان گونه که دوست دارید آنان در نیکى و ملاطفت میان شما عدالت ورزند.


مکارم الأخلاق : ج ۱ ص ۴۷۳ ح ۱۶۲۴/ حکمت نامه کودک ص 236.

  • حمید حسینی زاده
۱۶
مهر


از این آیه استفاده می شود که خداوند متعال خود نام یحیی را بر او نهاده و پیش از یحیی کسی نام او را نداشته است. البته بعید نیست که منظور از نبودن همنام برای یحیی، نبودن همانندی برای او باشد. شاهد این ادعا این است که خداوند در قرآن صفاتی را برای یحیی علیه السلام ذکر می کند که برای هیچ یک از پیامبران پیش از او ذکر نکرده است؛ صفاتی مانند رسیدن به نبوت در کودکی، ترک ازدواج و مشمول درود الهی شدن در هنگام تولد، مرگ و برانگیخته شدن. البته حضرت عیسی علیه السلام نیز در این صفات با او شریک بود؛ اما باید توجه کرد که ولادت مسیح، پس از ولادت یحیی بوده است. شایان تذکر است که ترک ازدواج از سوی آن پیامبر الهی، علت خاصی داشته و این صفت برای دیگر انسان ها کمال محسوب نمی شود(اطلاع بیشتر در تفسیرنمونه ذیل همین آیه و آیه 39/آل عمران). ذکر این نکته نیز لازم است که بیان ویژگی خاصی برای یک پیامبر، دلیل برتری مقام او بر دیگر پیامبران نیست؛ بلکه تنها نشان دهنده امتیاز ویژه اوست.
منبع: تفسیر المیزان ؛ تفسیر نمونه.

  • حمید حسینی زاده
۱۵
مهر


دعا در این آیه به معنی هر نوع خواسته ای است. در حقیقت عجول بودن انسان برای کسب منافع بیشتر و شتاب زدگی او در به دست آوردن خیر و منفعت سبب می شود که تمام جوانب مسائل را مورد بررسی قرار ندهد و چه بسا که با این عجله نتواند خیر واقعی خود را تشخیص دهد؛ بلکه هوی و هوس های سرکش، چهره حقیقت را نظرش دگرگون کند و به دنبال شر و بدی برود. از نکات مهم آیه این است که ابتدا بدی در نظر انسان خوب جلوه می کند و سپس آن را طلب می نماید و واقعاً فکر می کند که به دنبال خوبی است. بنابراین شناخت خیر و شر واقعی بسیار مهم است تا جای این دو عوض نشود. در آیه 216 بقره می خوانیم :«چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آنکه خیر شما در آن است؛ یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شر شما در آن است.» به همین دلیل، در بسیاری از آیات و روایات، از دنیاطلبی، ریاست طلبی و ثروت طلبی زیاد نهی شده است؛ زیرا ظاهر آن خوشبختی و سعادت است؛ اما چه بسا باطنی تاریک وظلمانی داشته باشد. در روایتی از امام صادق علیه السلام می خوانیم:«راه نجات و هلاکت خود را بشناس. مبادا از خدا چیزی بخواهی که نابودی تو در آن است؛ در حالی گمان می بری نجات تو در آن است.» سپس حضرت آیه 11 سوره إسراء را تلاوت فرمود.
منبع: تفسیر نمونه؛ تفسیر اطیب البیان.

  • حمید حسینی زاده
۱۵
مهر

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :


خَمسٌ لا أدَعُهُنَّ حَتَّى المَماتِ : ...وَالتَّسلیمُ عَلَى الصِّبیانِ ؛ لِتَکونَ سُنَّةً مِن بَعدِی؛


پنج چیز است که تا هنگام مرگ، آنها را ترک نمى کنم: ... و سلام کردن به کودکان، تا پس از من، سنّت شود.


الخصال : ص ۲۷۱ ح ۱۲ / حکمت نامه کودک ص 228.

  • حمید حسینی زاده
۱۴
مهر

امام زین العابدین علیه السلام:


أعظَمُ الناسِ قَدراً مَن لَم یَرَ الدُّنیا خَطَراً لِنَفسِهِ؛


پربهاترین فرد کسى است که دنیا را بهاى خود نداند.


الکافی: ج ۱ ص ۱۹ ح ۱۲ / چشم تماشا: ج1 ص146.

  • حمید حسینی زاده
۱۴
مهر


بروج (= جمع برج) در اصل به معنای ظهور و آشکارشدن است. به همین جهت، قسمت مخصوصی از دیوار اطراف شهر یا محل اجتماع لشکر که بروز و ظهور خاصی دارد، برج نامیده می شود. منظور از برجهای آسمانی، منزلگاه و جایگاه های خورشید و ماه است. به تعبیر دقیق تر، هنگامی که ما از کره زمین به ماه و خورشید نگاه می کنیم، در هر فصل و موقعی از سال، آنها را در مقابل یکی از صورت های فلکی (= مجموعه ستارگانی که شکل خاصی به خود گرفته اند) می بینیم و می گوییم: خورشید مثلا در برج حمل یا ثور یا میزان یا عقرب است. بدیهی است وجود این برج های آسمانی و منزلگاه های ماه و خورشید و آن نظام خاصی که برای حرکت این برج ها وجود دارد، تقویم مجسم جهانِ هستی ما را تشکیل می دهد و دلیل روشنی بر علم و قدرت آفریدگار عالم است.
منبع: تفسیر المیزان.

  • حمید حسینی زاده
۱۳
مهر

امروز از آن روزهاست

                         از آن روزهایی که نمی توانی دردت را بنویسی و یا حتی بفهمی...

ای خدا!

قیصر چه خوب گفتی:

سرزد به دل دوباره غم کودکانه ای
آهسته می تراود از این غم ترانه ای
باران شبیه کودکی ام پشت شیشه هاست
دارم هوای گریه خدایا بهانه ای!

  • حمید حسینی زاده
۱۳
مهر

 امام علی علیه السلام :


إنِ استَطَعتَ أن تُحافِظَ عَلى لَیلَةِ الفِطرِ ولَیلَةِ النَّحرِ و ... فَافعَل ، وأکثِر فیهِنَّ مِنَ الدُّعاءِ وَالصَّلاةِ وتِلاوَةِ القُرآنِ؛


اگر بتوانى شب عید فطر و شب عید قربان و... را مراقبت کنى، چنان کن و در این شب ها دعا و نماز و قرآن، بسیار بخوان.


مصباح المتهجّد : ۸۵۲ / ماه خدا ج 2ص 908.

  • حمید حسینی زاده
۱۳
مهر


حضرت یعقوب علیه السلام در ابتدا تقاضای پسرانش مبنی بر فرستادن بنیامین با آنها را رد کرد؛ زیرا آنها در ماجرای یوسف ثابت کرده بودند که افراد امانت دار و سزاوار اعتماد نیستند. آنان درست همان وعده ای را که درباره محافظت از یوسف به پدرشان داده بودند(آیه 12)، درباره بنیامین دادند(آیه 63) و گفتند: «أنا له لحافظون»؛ اما یعقوب علیه السلام سخن آنها را قبول نکرد و چون دید که اطمینان به آنها بیهوده است، به خدا و حفاظت او دل بست و فرمود «فالله خیر حافظاً» و علت آن را نیز بیان کرد که «هو أرحم الراحمین».

چه بسا شخصی غیر از خداوند مورد اعتماد قرار گیرد و امانتی به او داده شود، ولی او در آن امانت و به شخصی که امانت را به او سپرده، رحم نکند؛ اما خداوند در جایی که باید رحم کند، فروگذار نمی کند و بر انسان عاجزی که کار خود را به او واگذار کرده، رحم می کند. درباره این جمله روایتی می خوانیم: پس از آنکه یعقوب علیه السلام فرمود:«فالله خیر حافظا و هو أرحم الراحمین»، خداوندفرمود: « به عزتم سوگند، چون تو بر من توکل و اعتماد کردی، من هم قطعا آن دو (یوسف و برادرش) را به تو باز می گردانم.»

منبع: تفسیر المیزان.

  • حمید حسینی زاده
۱۲
مهر

امام زین العابدین علیه السلام:


کُلُّ عَینٍ ساهِرةٌ یَومَ القِیامةِ إلّا ثلاثَ عُیونٍ: عَینٌ سَهِرَت فی سَبیلِ اللّهِ، وعینٌ غَضَّت عَن مَحارمِ اللّهِ، وعَینٌ فاضَت مِن خَشیة اللّهِ؛


تمام چشم‏ها در روز قیامت گریان و چون چشمه روانند مگر سه چشم: چشم بیدارى کشیده در راه خدا و چشم فروهشته از حرام هاى الهى و چشم اشک بار از ترس خدا.


الکافی: ج ۲ ص ۸۰ ح ۲ / چشم تماشا: ج1 ص144.

  • حمید حسینی زاده
۱۲
مهر


«ناصیة» در اصل به معنای موی جلوی سر است و گرفتن موی جلوی سر، کنایه از تسلط و غلبه بر چیزی است. اینکه حضرت هود علیه السلام درباره خداوند این تعبیر را به کار برده، به قدرت قاهره(=غلبه کننده) او بر همه چیز اشاره کرده است؛ قدرتی که هیچ موجودی در برابر اراده او تاب مقاومت ندارد؛ زیرا اگر موی جلوی سر انسان یا حیوانی را محکم بگیرند، قدرت مقاومت از او سلب می شود. این تعبیر برای آن است که مستکبران مغرور و بت پرستانِ از خود راضی فکر نکنند که اگر چند روزی به آنها میدان داده شده دلیل بر آن است که می توانند در برابر اراده پروردگار مقاومت کنند؛ بلکه هنگامی که فرمان الهی برسد، بدون اینکه بتوانند مقاومتی کنند، تسلیم او خواهند شد.

منبع: تفسیر نمونه.

  • حمید حسینی زاده
۱۱
مهر

امام علی علیه السلام:


عَلَیکَ بِالآخِرَةِ تَأتِکَ الدُّنیا صاغِرَةً؛


در کار آخرت باش تا دنیا ذلیلانه به تو رو آورد.


غرر الحکم: ح ۶۰۸۰ / گزیده غررالحکم و دررالکلم، ص64.

  • حمید حسینی زاده