قرآن کتابی برای زندگی سعادت بخش

وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَىٰ [20 / 124]

قرآن کتابی برای زندگی سعادت بخش

وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَىٰ [20 / 124]

گاهی برای فهمیدن حقایق نیازی به خواندن کتابهای قطور و مطالب طویل نیست. حتی برای اینکه حرفتان را به کسی بفهمانید نیز سخن بلند نیاز نیست.
این وبلاگ جایی است برای فهمیدن و فهماندن اما با مطالبی کوتاه و کمترین کلمات.

طبقه بندی موضوعی

۱۴۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تفسیر قرآن» ثبت شده است

۱۹
آبان


عواملى وجود دارد که کیفر را چند برابر مى‏ کند. برخى از آن عوامل به این شرح است:
1- گاهى داشتن شخصیّت اجتماعى، کیفر مجرم را دو برابر مى‏ کند. خداوند به زنان پیامبر صلى الله علیه و آله مى‏ فرماید: «مَنْ یَأْتِ مِنْکُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ یُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ» (سوره احزاب آیه 30) هر کس از شما همسران پیامبر کار زشت انجام دهید، دو برابر کیفر دارید.
2- گاهى زمان، گناه را دو برابر مى‏ کند. مثل گناه در روز جمعه، چنانکه در روایات آمده است که کار خیر و یا شر در روز جمعه دو برابر سنجیده مى‏شود.(بحار الأنوار،ج89،ص 293)
3- گاهى گناهِ کلیدى است، یعنى علاوه بر انحراف شخص، دیگران را نیز منحرف مى‏کند.
الَّذِینَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَ یَبْغُونَها عِوَجاً ... یُضاعَفُ لَهُمُ الْعَذابُ (سوره هود آیه 11)

  • حمید حسینی زاده
۱۶
آبان


تقاضای مرگ از خدا کار درستی نیست؛ ولی گاه در زندگی انسان حوادث سختی روی می دهد که طعم مرگ در ذائقه او شیرین تر از زندگی می شود. مریم نیز در آن لحظات در فکرش این تصور بود که تمام آبرو و حیثیتش در برابر مردم بی خرد با تولد این فرزند به خطر خواهد افتاد. پس آرزو کرد که کاش می مرد و به کلی فراموش می شد. این خود دلیل بر آن است که او عفت و پاکدامنی را حتی از جانش بیشتر دوست می داشت و برای آبروی خود ارزشی بیش از حیات خود قائل بود. این افکار اما در ذهن و وجود مریم دیری نپایید و با دیدن دو معجزه الهی، از وجودش زدوده شد.
البته مصائب وضع حمل بدون قابله و دوست و یاور، در بیابانى تنهاى تنها، نبودن محلى براى استراحت، آبى براى نوشیدن و غذا براى خوردن، وسیله براى نگاهدارى مولود جدید خود مزید بر علت بود.

  • حمید حسینی زاده
۱۵
آبان


منظور از شرکت جستن شیطان در مال و فرزند آدمی، سهم بردن از نفع و سود آنهاست؛ مثل اینکه انسان مورد وسوسه شیطان قرار گیرد و مالی را که نیاز طبیعی اوست و می تواند از راه حلال کسب کند، از طریق حرام به دست آورد. در آن حال، هم انسان به خواسته اش رسیده و هم شیطان؛ به جز اینکه انسان از رحمت خدا دور شده است. نیز اگر انسان بر اثر وسوسه شیطانی، فرزندی را که می تواند از راه حلال به دنیا آورد، از راه حرام متولد کند یا فرزند حلال زاده اش را آنگونه که خدا می خواهد تربیت نکند، به شیطان کمک کرده و شیطان را در بخشی از فرزند خود شریک کرده است. بنابراین قرار دادن ثروت و فرزندان در مسیر شیطان - به هر شیوه ای که باشد- شریک کردن او در آنها است.

  • حمید حسینی زاده
۱۴
آبان


بسیارى از مفسران و ارباب لغت گفته ‏اند که" أیکه" به معنى درختان در هم پیچیده و یا بیشه است " و أَصْحابُ الْأَیْکَةِ" همان قوم شعیبند که در سرزمینى پر آب و مشجر در میان حجاز و شام زندگى مى‏ کردند. آنها زندگى مرفه و ثروت فراوانى داشتند و به همین جهت، غرور و غفلت آنها را فرا گرفته بود و مخصوصاً دست به کم‏ فروشى و فساد در زمین زده بودند. شعیب آن پیامبر بزرگ، آنها را از این کارشان بر حذر داشت و دعوت به توحید و راه حق نمود، اما آنها تسلیم حق نشدند و سرانجام بر اثر مجازات دردناکى نابود گشتند، گرماى شدیدى چندین روز پى در پى آنها را فرو گرفت، و در آخرین روز ابر بزرگى در آسمان نمایان شد، آنها به سایه ابر پناه بردند، اما صاعقه‏ اى فرود آمد و آن بیدادگران را نابود کرد.

  • حمید حسینی زاده
۱۳
آبان

  • حمید حسینی زاده
۱۲
آبان



بدون شک، کشتی نوح، کشتی ساده ای نبود و ساخت آن با وسایل آن روز به آسانی پایان نیافت؛ بلکه کشتی بزرگی بود که علاوه بر مؤمنان راستین، یک جفت از نسل هر حیوانی را در خود جای داد و آذوقه فراوانی را برای مدت ها زندگی انسان ها و حیوان هایی که در آن جای داشتند، حمل می کرد؛ به خصوص که این کشتی می بایست از دریایی به وسعت سطح زمین با امواجی کوه پیکر، سالم می گذشت و نابود نمی شد. از این رو در بعضی از خبرها می خوانیم که این کشتی هزار و دویست ذِراع طول و ششصد ذراع عرض داشت (هر ذراع حدود نیم متر است). در روایتی از امام صادق علیه السلام نیز می خوانیم که «ساخت این کشتی هشتاد سال به طول انجامید».
منبع: تفاسیر نمونه و المیزان.

  • حمید حسینی زاده
۱۰
آبان


جمعى از برادران اهل سنت معتقدند صحابه تا پایان عمر مرتکب هیچگونه خلافى نشدند، و باید بدون چون و چرا، همه را بدون استثنا محترم بشماریم ؟! شک نیست که "صحابه" مخصوصاً مهاجران نخستین احترام خاصى دارند، ولى این احترام تا آن زمانى بوده است که در مسیر صحیح گام بر مى‏ داشتند و فداکارى به خرج مى‏ دادند اما از آن روز که گروهى از صحابه از مسیر واقعى‏ اسلام منحرف شدند، مسلمان قضاوت قرآن در باره آنها چیز دیگرى خواهد بود.
مثلاً ما چگونه مى‏ توانیم" طلحه" و" زبیر" را در برابر شکستن بیعت و مخالفت با پیشوایى که گذشته از تصریح پیامبر صلی الله علیه و آله از طرف عموم مسلمانان و حتى خودشان انتخاب شده بود، تبرئه کنیم؟ ما چگونه مى ‏توانیم دامن آنها را از خون هفده هزار مسلمان که در میدان جنگ جمل به خاک ریخته شد بشوئیم، کسى که خون یک نفر بیگناه را به زمین بریزد هیچ عذرى در پیشگاه خدا نخواهد داشت، هر کس که باشد، تا چه رسد به این عده زیاد اصولاً مگر مى‏توان هم" على و و یارانش" را در میدان جنگ جمل بر حق داشت و هم" طلحه و زبیر" و بعضى دیگر از صحابه را که به آنها پیوسته بودند؟



  • حمید حسینی زاده
۰۹
آبان

 


«طوفان» در فارسى به معناى تندباد است امّا عرب آن را به معناى سیل کوبنده به کار مى‏ برد. البتّه بعضى به هر حادثه‏ عمومى و وحشتناک، طوفان گفته ‏اند. «قُمّل»، به حیوانات کوچک از قبیل شپش، مورچه و به آفتهای حبوبات و بعضی حشرات گفته مى‏ شود. خون، یکى از نشانه ‏هاى خداوند بر قوم بنى ‏اسرائیل بود و منظور، خون شدن آبها یا خون دماغ شدن همه‏ مردم است که نوعى عذاب الهى بود.
عذاب‏هاى طوفان، خون و هجوم ملخ، تنها نسبت به فرعونیان بود و بنى‏ اسرائیل از آن در امان بودند. داستان این عذاب‏ها در تورات نیز آمده است. {درتورات، خون شدن آبها در سِفر خروج، باب 7 آیه‏ى 20، هجوم پشه، در باب 8 آیه‏ى 7، بارش تگرگ، در باب 9 آیه‏ى 25 و هجوم ملخ‏ها، در باب 10 آیه‏ى 14 آمده است.} هر بار که بلایى به آنها مى ‏رسید، دست به دامن موسى مى‏ شدند و قول مى‏ دادند که اگر خدا رفع بلا کند ایمان‏ بیاورند، آن حضرت مى ‏پذیرفت و از خدا درخواست کرده و بلا برطرف مى‏ شد، امّا آنان باز دست از کفر و لجاجت خود بر نمى ‏داشتند. چنانکه در آیات بعد نیز آمده.

  • حمید حسینی زاده
۰۴
آبان



مسلمانان در جنگ بدر نسبت به کفار در اقلیت و ضعف بودند. به نقل تاریخ، آنها سیصد و سیزده نفر بودند که چند اسب و شمشیر بیشتر نداشتند؛ درحالیکه شمار مشرکان نزدیک به هزار نفر با اسلحه و تجهیزات کامل جنگی بود. خداوند، مسلمانان را با چند چیز یاری کرد: یکی ایجاد ترس در دل کافران و دیگر تقویت دلهای مؤمنان و ... . از امداهای عجیب خداوند در جنگ بدر، فرستادن فرشتگان برای یاری مؤمنان بود. از آیات قرآن استفاده می شود که وظیفه اصلی فرشتگان، تقویت روحیه و دلگرم کردن مسلمان ها در جنگ بوده است.
منبع: تفاسیر اطیب البیان و نمونه.

  • حمید حسینی زاده
۰۳
آبان


انتخاب این روشهاى مختلف رعایت شرائط بهتر براى انفاق است، یعنى انفاق کنندگان باید در انفاق خود شب یا روز، پنهان یا آشکار، جهات اخلاقى و اجتماعى را در نظر بگیرند؛ آنجا که انفاق به نیازمندان موجبى براى اظهار ندارد، آن را مخفى سازند تا هم آبروى آنان حفظ شود و هم خلوص بیشترى در آن باشد و آنجا که مصالح دیگرى مانند تعظیم شعائر و تشویق و ترغیب دیگران در کار است و انفاق جنبه شخصى ندارد، تا هتک احترام کسى شود (مانند انفاق براى جهاد و بناهاى خیر و امثال آن) و با اخلاص نیز منافات ندارد آشکارا انفاق نمایند.بعید نیست که مقدم داشتن شب بر روز، و پنهان بر آشکار (در آیه مورد بحث) اشاره به این باشد که مخفى بودن انفاق بهتر است مگر موجبى براى اظهار باشد، هر چند باید در همه حال و به هر شکل، انفاق فراموش نشود.
در احادیث بسیاری آمده است که این ایه درباره امیرالمؤمنین علی علیه السلام نازل شده است.

  • حمید حسینی زاده
۰۲
آبان



کلمه شیطان به معنای دورشده از خیر و خوبی و موجود شرور است. این نام مخصوص ابلیس نیست؛ ولی چون او به شدت از رحمت خدا رانده و دور شده و مظهر شرارت و دوری از خیر است، به حق می توان او را شیطان خواند. خداوند در آیه 112 سوره انعام می فرماید:«این چنین در برابر هر پیامبری، دشمنی از شیطان های انسانی و جنّی قرار دادیم. آنها به طور سرّی (و در گوشی) سخنان فریبنده و بی اساس (برای اغفال مردم) به یکدیگر می گفتند...» مراد از شیطان در این آیه، سران کافران و منافقان اند که در عقیده کفر آمیزشان با هم موافق و در خلوتشان همدم و همراز یکدیگرند.
منبع: تفاسیر کشاف، المیزان،اطیب البیان؛ اقتباس از مجمع البیان.

  • حمید حسینی زاده
۳۰
مهر



«طارق» از ماده «طرق» به معنای کوبیدن است و چون درهای خانه ها را به هنگام شب می بستند و کسی که شب وارد می شد، ناچار بود در را بکوبد، به اشخاصی که در شب وارد می شدند، طارق می گویند؛ اما قرآن خود در اینجا طارق را تفسیر کرده و می گوید: این مسافر شبانه همان ستاره درخشانی است که در آسمان ظاهر می شود و به قدری بلند است که گویی می خواهد سقف آسمان را سوراخ کند و نورش به قدری خیره کننده است که تاریکی ها را می شکافد و درون چشم آدمی نفوذ می کند. در بعضی از روایات، این ستاره به زحل تفسیر شده که از سیارات بسیار پرفروغ منظمه شمسی است.

  • حمید حسینی زاده
۲۹
مهر



روزی که به سجده دعوت می شوند اما نمی توانند!
جمله «یُکشَفُ عَن ساق» (ساق ها برهنه می شود) به گفته جمعی از مفسران، کنایه از شدت و هول و وحشت و وخامت کار است؛ زیرا در میان عرب معمول بوده که هنگامی که در برابر کار مشکلی قرار می گیرد، دامن به کمر می زند و ساق پاهایشان را برهنه می کردند. سپس می فرماید: در آن روز که همگان به سجده و خضوع در برابر پروردگار دعوت می شوند، مؤمنان در آن روز به سجده می افتند؛ ولی مجرمان قدرت سجده ندارند؛ زیرا روحیات زشتی که در وجود آنها در دنیا راسخ شده بود، در آن روز بروز می کند و مانع می شود که در برابر ذات پاک خدا کمر خم کنند.

  • حمید حسینی زاده
۲۸
مهر



منافقانِ دروغگو مغرور به مال و مقام، سرنوشتی جز این ندارند که دربست در اختیار شیطان و وسوسه های او قرار می گیرند و خدا را به کلی فراموش می کنند. نه تنها منحرف می شوند، که در زمره کارگزاران شیطان و اعوان و انصار و لشکر و حزب او برای گمراه کردن دیگران نیز قرار می گیرند. در روایتی می خوانیم هنگامی که امام حسین علیه السلام در کربلا صفوف اهل کوفه را همچون شب تاریک و سیل خروشانی در مقابل خود دید، فرمود:«عجب بندگانی هستید! اظهار اطاعت خدا و ایمان به پیامبر کردید ولی اکنون آمده اید فرزندان پیامبر صلی الله علیه و آله را به قتل رسانید. شیطان برشما چیره شده و یاد خدای بزرگ را از خاطرتان برده است.» سپس افزود:«نابود باشید شما و نابود باد خواسته هایتان. إنا لله و إنا إلیه راجعون.»

  • حمید حسینی زاده
۲۷
مهر


یکی از لطف های خدا به مؤمنان در قیامت این است که فرزندان باایمان و مورد علاقه آنها را به آنها ملحق می کند تا چشم ایشان روشن گردد. این فرزندان اگر از نظر عمل کوتاهی و تقصیراتی داشته باشد، خداوند به احترام پدران صالح، آنها را می بخشد و مقامشان را بالا می برد. در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می خوانیم که «هنگامی که انسان وارد بهشت می شود، سراغ پدر و مادر و همسر و فرزندانش را می گیرد. به او گفته می شود: آنها به درجه و عمل تو نرسیده اند. عرض می کند: پروردگارا، من برای خودم و آنها عمل کردم. پس فرمان داده می شود که فرزندان به ایشان ملحق شوند».

  • حمید حسینی زاده