امام حسین علیه السلام:
مَن قَبِلَ عَطاءَکَ فَقَد أعانَکَ عَلَى الکَرَمِ؛
آن که عطایت را بپذیرد، تو را بر کرم کردن یارى داده است.
نزهة الناظر: ۸۳ / ۱۱ / مروارید درخشان، ص32.
امام حسین علیه السلام:
مَن قَبِلَ عَطاءَکَ فَقَد أعانَکَ عَلَى الکَرَمِ؛
آن که عطایت را بپذیرد، تو را بر کرم کردن یارى داده است.
نزهة الناظر: ۸۳ / ۱۱ / مروارید درخشان، ص32.
بسیارى از مفسران و ارباب لغت گفته اند که" أیکه" به معنى درختان در هم پیچیده و یا بیشه است " و أَصْحابُ الْأَیْکَةِ" همان قوم شعیبند که در سرزمینى پر آب و مشجر در میان حجاز و شام زندگى مى کردند. آنها زندگى مرفه و ثروت فراوانى داشتند و به همین جهت، غرور و غفلت آنها را فرا گرفته بود و مخصوصاً دست به کم فروشى و فساد در زمین زده بودند. شعیب آن پیامبر بزرگ، آنها را از این کارشان بر حذر داشت و دعوت به توحید و راه حق نمود، اما آنها تسلیم حق نشدند و سرانجام بر اثر مجازات دردناکى نابود گشتند، گرماى شدیدى چندین روز پى در پى آنها را فرو گرفت، و در آخرین روز ابر بزرگى در آسمان نمایان شد، آنها به سایه ابر پناه بردند، اما صاعقه اى فرود آمد و آن بیدادگران را نابود کرد.
امام صادق علیه السلام :
مَن باتَ عِندَ قَبرِ الحُسَینِ علیه السلام لَیلَةَ عاشوراءَ ، لَقِیَ اللّهَ یَومَ القِیامَةِ مُلَطَّخا بِدَمِهِ ، وکَأَنَّما قُتِلَ مَعَهُ فی عَصرِهِ؛
هر کس شب عاشورا، نزد قبر حسین علیه السلام بماند، روز قیامت، خدا را دیدار مى کند، در حالى که به خونش آغشته است و گویى که در روزگار امام علیه السلام با او شهید شده است.
کامل الزیارات : ص ۳۲۳ ح ۵۴۸ / دانشنامه امام حسین علیه السلام بر پایه قرآن و حدیث ج 12 ص 34.
پیامبر صلى الله علیه و آله:
-فی فَضلِ زِیارَةِ الحُسَینِ علیه السلام - إنَّ الإِجابَةَ تَحتَ قُبَّتِهِ ، وَالشِّفاءَ فی تُربَتِهِ ، وَالأَئِمَّةَ مِن وُلدِهِ؛
ـ در بیان فضیلت زیارت امام حسین علیه السلام ـ مستجاب شدن دعا ، زیر گنبد او ، و شفا ، در تربت اوست و امامان ، از نسل اویند.
بحارالأنوار : ج ۳۶ ص ۲۸۶ ح ۱۰۷ / دانشنامه امام حسین علیه السلام بر پایه قرآن و حدیث ج 12 ص 380.
بدون شک، کشتی نوح، کشتی ساده ای نبود و ساخت آن با وسایل آن روز به آسانی پایان نیافت؛ بلکه کشتی بزرگی بود که علاوه بر مؤمنان راستین، یک جفت از نسل هر حیوانی را در خود جای داد و آذوقه فراوانی را برای مدت ها زندگی انسان ها و حیوان هایی که در آن جای داشتند، حمل می کرد؛ به خصوص که این کشتی می بایست از دریایی به وسعت سطح زمین با امواجی کوه پیکر، سالم می گذشت و نابود نمی شد. از این رو در بعضی از خبرها می خوانیم که این کشتی هزار و دویست ذِراع طول و ششصد ذراع عرض داشت (هر ذراع حدود نیم متر است). در روایتی از امام صادق علیه السلام نیز می خوانیم که «ساخت این کشتی هشتاد سال به طول انجامید».
منبع: تفاسیر نمونه و المیزان.
داری از قصد می زنی یک ریز
با سر انگشت خود به شیشه ی من
قطره قطره نمک بپاش امشب
روی زخم دل همیشه ی من
تو که در کوچه راه افتادی
همه جا غیر کربلا بودی!
با توام آی حضرت باران
ظهر روز دهم کجا بودی؟
روز آخر که جنگ راه افتاد
سایه ی تشنگی به ماه افتاد
هر طرف یک سراب پیدا شد
چشمهامان به اشتباه افتاد
مهر زهرا مگر نبودی تو؟
تو که با مادر آشنا بودی
با توام آی حضرت باران
ظهر روز دهم کجا بودی؟
مادری در کنار گهواره
لب گشود و نگفت هیچ از شیر
تو نباریدی و به جات آن روز
از کمانها گرفت بارش تیر
تو که حال رباب را دیدی
تو به درد دلش دوا بودی
با توام آی حضرت باران
ظهر روز دهم کجا بودی؟
وقتی آن روز رفت سمت فرات
در دلش غصه های دنیا بود
تو اگر در میانمان بودی
شاید الآن عمویم اینجا بود
رحمت و عشق از تو می بارید
قبل تر ها چه باوفا بودی
با توام آی حضرت باران
ظهر روز دهم کجا بودی؟
امام علی علیه السلام:
إنَّکَ إن أطَعتَ اللّهَ نَجّاکَ و أصلَحَ مَثواکَ؛
اگر خدا را فرمان برى، رستگارت کند و جایگاهت را نیکو گردانَد.
غرر الحکم: ح ۳۸۰۶ / گزیده غررالحکم و دررالکلم: ج1 ص39.
جمعى از برادران اهل سنت معتقدند صحابه تا پایان عمر مرتکب هیچگونه خلافى نشدند، و باید بدون چون و چرا، همه را بدون استثنا محترم بشماریم ؟! شک نیست که "صحابه" مخصوصاً مهاجران نخستین احترام خاصى دارند، ولى این احترام تا آن زمانى بوده است که در مسیر صحیح گام بر مى داشتند و فداکارى به خرج مى دادند اما از آن روز که گروهى از صحابه از مسیر واقعى اسلام منحرف شدند، مسلمان قضاوت قرآن در باره آنها چیز دیگرى خواهد بود.
مثلاً ما چگونه مى توانیم" طلحه" و" زبیر" را در برابر شکستن بیعت و مخالفت با پیشوایى که گذشته از تصریح پیامبر صلی الله علیه و آله از طرف عموم مسلمانان و حتى خودشان انتخاب شده بود، تبرئه کنیم؟ ما چگونه مى توانیم دامن آنها را از خون هفده هزار مسلمان که در میدان جنگ جمل به خاک ریخته شد بشوئیم، کسى که خون یک نفر بیگناه را به زمین بریزد هیچ عذرى در پیشگاه خدا نخواهد داشت، هر کس که باشد، تا چه رسد به این عده زیاد اصولاً مگر مىتوان هم" على و و یارانش" را در میدان جنگ جمل بر حق داشت و هم" طلحه و زبیر" و بعضى دیگر از صحابه را که به آنها پیوسته بودند؟
«طوفان» در فارسى به معناى تندباد است امّا عرب آن را به معناى سیل کوبنده به کار مى برد. البتّه بعضى به هر حادثه عمومى و وحشتناک، طوفان گفته اند. «قُمّل»، به حیوانات کوچک از قبیل شپش، مورچه و به آفتهای حبوبات و بعضی حشرات گفته مى شود. خون، یکى از نشانه هاى خداوند بر قوم بنى اسرائیل بود و منظور، خون شدن آبها یا خون دماغ شدن همه مردم است که نوعى عذاب الهى بود.
عذابهاى طوفان، خون و هجوم ملخ، تنها نسبت به فرعونیان بود و بنى اسرائیل از آن در امان بودند. داستان این عذابها در تورات نیز آمده است. {درتورات، خون شدن آبها در سِفر خروج، باب 7 آیهى 20، هجوم پشه، در باب 8 آیهى 7، بارش تگرگ، در باب 9 آیهى 25 و هجوم ملخها، در باب 10 آیهى 14 آمده است.} هر بار که بلایى به آنها مى رسید، دست به دامن موسى مى شدند و قول مى دادند که اگر خدا رفع بلا کند ایمان بیاورند، آن حضرت مى پذیرفت و از خدا درخواست کرده و بلا برطرف مى شد، امّا آنان باز دست از کفر و لجاجت خود بر نمى داشتند. چنانکه در آیات بعد نیز آمده.
پیامبر خدا صلى اللَّه علیه وآله:
تَکونُ صَلاةُ العَبدِ عِندَ المَحشَرِ تاجًا عَلى رَأسِهِ، ونورًا عَلى وَجهِهِ، ولِباسًا عَلى بَدَنِهِ، وسِترًا بَینَهُ وبَینَ النّار؛
در محشر، نماز بنده تاج سرش، نورى بر چهرهاش، پوشش تنش، و مانع میان او و آتش است.
الخصال: ص ۵۲۲ ح ۱۱ / شناختنامه نماز: ج1 ص118.
مسلمانان در جنگ بدر نسبت به کفار در اقلیت و ضعف بودند. به نقل تاریخ، آنها سیصد و سیزده نفر بودند که چند اسب و شمشیر بیشتر نداشتند؛ درحالیکه شمار مشرکان نزدیک به هزار نفر با اسلحه و تجهیزات کامل جنگی بود. خداوند، مسلمانان را با چند چیز یاری کرد: یکی ایجاد ترس در دل کافران و دیگر تقویت دلهای مؤمنان و ... . از امداهای عجیب خداوند در جنگ بدر، فرستادن فرشتگان برای یاری مؤمنان بود. از آیات قرآن استفاده می شود که وظیفه اصلی فرشتگان، تقویت روحیه و دلگرم کردن مسلمان ها در جنگ بوده است.
منبع: تفاسیر اطیب البیان و نمونه.
پیامبر خدا صلى اللَّه علیه وآله:
الصَّلاةُ...زادٌ لِلمُؤمِنِ مِنَ الدُّنیا إلَى الآخِرَةِ، وشَفیعٌ بَینَهُ وبَینَ مَلَکِ المَوتِ، واُنسٌ فی قَبرِهِ، وفِراشٌ تَحتَ جَنبِهِ، وجَوابٌ لِمُنکَرٍ ونَکیرٍ؛
نماز توشه آخرت مؤمن از دنیا، شفیع میان او و فرشته مرگ، مونس در قبر او، بستر زیر او و پاسخ منکر و نکیر [در قبرش] است.
الخصال: ص ۵۲۲ ح ۱۱ / شناختنامه نماز: ج1 ص118.