قرآن کتابی برای زندگی سعادت بخش

وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَىٰ [20 / 124]

قرآن کتابی برای زندگی سعادت بخش

وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَىٰ [20 / 124]

گاهی برای فهمیدن حقایق نیازی به خواندن کتابهای قطور و مطالب طویل نیست. حتی برای اینکه حرفتان را به کسی بفهمانید نیز سخن بلند نیاز نیست.
این وبلاگ جایی است برای فهمیدن و فهماندن اما با مطالبی کوتاه و کمترین کلمات.

طبقه بندی موضوعی

نگاهی به کتاب « ملا صالح »

يكشنبه, ۴ آذر ۱۳۹۷، ۱۲:۰۱ ب.ظ
کتابی به نام ملا صالح خواندم اما متأسفانه مسیر ارتباطی برای ارسال مطلب به پویش کتاب یا به نویسنده پیدا نکردم لذا در زیر تقدیم عزیزان می شود شاید بتوان ارتباط یافت:

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و احترام خدمت همسنگرانم در پویش مطالعاتی روشنا

چند روزی بود که علی رغم مشغله کاری برای شروع مجدد مطالعات خود به دنبال بهانه ای بودم که بحمدالله الرحمن کتاب «ملاصالح» را دیدم و با توجه به آشنایی با داستان 23 دانش آموز اسیر، علاقمند به خواندن کتاب شدم. تمام کتاب را با دقت مطالعه کردم و حتی گاهی دلهره هایی از برخی مواضع داستان در درونم ایجاد می شد و بسیار در داستان غرق می شدم. لیکن صلاح دیدم جهت ارتقای کیفیت کتاب نکاتی را عرض کنم:

از جهت جذب مخاطب به متن و غرق شدن وی در آن می توان یک چهارم انتهایی کتاب را قوی تر از مابقی متن در نظر گرفت. در اواسط کتاب انگار قلم نویسنده با بی میلی روی کاغذ رفته است.

نوشتار عربی محاوره به زیبایی نقل شده است ولی متأسفانه با اینکه کتاب به چاپ هفتم رسیده است، غلط های املایی همچنان در کتاب قابل مشاهده است.

در نقل اصطلاحات، نویسنده تلاش نموده است که دقت در نقل معنا را داشته باشد لیکن برخی اصطلاحات که در ذیل نقل خواهد شد، صحیح نیست. هرچند اینجانب کتاب را به نیت عبرت آموزی و تأسی به مجاهدان مخلص خواندم اما گاهی چیزهایی به چشمم می آمد که برای ارتقای کیفی کتاب برای شما یادآور می شوم؛

در صفحه 13 واژه سعف به اشتباه صعف نوشته شده است که معنای آن نیز صحیح نقل نشده است. سعف در واقع به شاخه های درخت خرما یا همان نخل گفته می شود که برگ های نخل را نیز خوص می گویند.

در پاورقی هم باید گفت که گُصَب جمع واژه گصبه می باشد به معنی نی که در اروندکنار بسیار می روید. هرچند در لغت معنای قصبه را دهکده یا روستا نیز دانسته اند.

در صفحه 14 واژه صگله و لاگ صحیح است و سگله و لاه اشتباه است.

در صفحه 20 در پاورقی آخر کار ، کر نوشته شده است.

در صفحه 7 گفته شده است که دکسن یک واژه محلی است که ریشه خاصی ندارد و به مرد مبارز کوتاه قامت گفته می شود درحالیکه در صفحه 35 مشخص شد که دکسن نام یک تفنگ است که شخصی را به خاطر داشتن آن «ناجی دکسن» می گفتند.

در صفحه 36 که می خوانیم «ماه محرم و صفر 1332 از دوازدهیم سال زندگی ام» غلط املایی دارد.

همچنین در صفحه 54 زندان لین 10 احمد آباد صحیح است نه لین دِه!

دیگر اینکه در صفحه 93 شیله به مقنعه عربی ترجمه شده است که در واقع واژه شیله معرب واژه شال است که زنان عرب بر سر می گذارند.

واژه خنثی در صفحه 103 خنثا نوشته شده است.

یکی از فاحش ترین اشتباه موجود در کتاب در صفحه 111 مشاهده می شود. ترجمه شعری که با لهجه مصری نوشته شده است. «علی بالی یا حبیبی؛ در خاطرم هستی ای حبیب من» از کجای شعر امام علی علیه السلام فهمیده می شود!! اینجا واژه «علی» است به معنی روی، بر نه اینکه به معنی حضرت امیر باشد.!!

در صفحه 118 می بایست تعریف روستای بوبیان در پاورقی قرار بگیرد اما به اشتباه در متن آمده است. در وسط مکالمه که کسی چنین توضیح نمی دهد!

در صفحه 121 در قسمت پاورقی وزارت صحیح است نه وزرات.

در مکالمات محاوره ای صفحه 141 ، افعال «چذب و یچذب »، چزب و یچزب نوشته شده است. اصل این واژه کذب و یکذب است.

همچنین در صفحه 146 عبارت لازم یرجعون ، لازم یرجون نوشته شده است که نیاز به تصحیح دارد.

در آخر نیز به صراحت عرض کنم که هدفم از انتقال این مطالب چیزی جز ارتقای سطح کیفی کتاب نبوده و نیست. لذا عذر مرا پذیرا باشید.

                                                                                                                   باتشکر

حمید حسینی زاده

  hammud68@gmail.com


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">