قرآن کتابی برای زندگی سعادت بخش

وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَىٰ [20 / 124]

قرآن کتابی برای زندگی سعادت بخش

وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَىٰ [20 / 124]

گاهی برای فهمیدن حقایق نیازی به خواندن کتابهای قطور و مطالب طویل نیست. حتی برای اینکه حرفتان را به کسی بفهمانید نیز سخن بلند نیاز نیست.
این وبلاگ جایی است برای فهمیدن و فهماندن اما با مطالبی کوتاه و کمترین کلمات.

طبقه بندی موضوعی

۱۴۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تفسیر قرآن» ثبت شده است

۱۹
مرداد

آیه میگوید ما عالم را برای بازی و سرگرمی خلق نکردیم؛ بلکه سنت همیشگی ما این بوده که باطل را چنان با حق بکوبیم که نابود شود ک به کلی از بین برود. حال اگر آن باطل، دلیل و عقیده باطلی باشد، دلیل و عقیده حق، آن را نابود میکند؛ و اگر عمل و سنت باطلی باشد -چنانکه در اقوام اسرافکار و ظالم بوده- عذاب استیصال[ عذابی که ریشه کن می کند و در آن هنگام، ایمان سودی ندارد]، آن اعمال و سنتها را ازبین می برد. به طور کلی باطل هرچه باشد، حق، آن را از بین خواهد برد. دربسیاری از روایات، حکومت حق امام زمان عجل الله فرجه که پس از ظهور آن حضرت تشکیل می شود، مصداق آشکاری برای این آیه معرفی شده است.

  • حمید حسینی زاده
۱۹
مرداد

" زیانکارترین مردم کیست؟ "
بسیار میبینیم که انسان گاه کار خلافی انجام میدهد که فکر میکند کار خوب و مهمی است.چنین جهلی ممکن است یک لحظه یا یکسال یا حتی یک عمر ادامه یابد و راستی که بدبختی ای از این بزرگتر تصور نمی شود. دلیل هم روشن است:
کسانی که گناه می کنند اما میدانند خلافکارند اکثرا برای خلاف خود حد و مرز قرار میدهند و بسیار میشود که  توبه میکنند و به سراغ عمل صالح میروند.
اما آنها که گنهکارند و درعین حال،گناهشان را عبادت، اعمال بدشان را نیکوکاری و کژی را درستی میپندارند،نه تنها درصدد جبران نیستند بلکه باشدت هرچه بیشتر به کار خود ادامه میدهند. مثل خوارج.
تعصبهای شدید،غرور و تکبر،خودمحوری و خودخواهی و دنیاپرستی از مهمترین عوامل پیدایش اینگونه پندارهای غلط است.


  • حمید حسینی زاده
۱۹
مرداد

در این آیه به این اصل اشاره شده که خوبیها و بدیهای شما، به خودتان بازمیگردد و مختص خود شما است. این یک سنت همیشگی است که نیکی ها و بدیها، سرانجام به خود انسان باز میگردد.بسیار بودند افرادی که سنتهای زشت و ناروا و قوانین ظالمانه و بدعتهای غیرانسانی برجا گذاشته اند و سرانجام دامان خود و دوستانشان را گرفت و در همان چاهی افتادند که برای دیگران کنده بودند.
یک سوال: اگر اینگونه است پس چرا بسیار می بینیم که اکثرا اثر خوبی به خود شخص بازنمیگرددو اثر گناه به خود گناهکار باز نمیگردد و بلکه متوجه دیگران میشود؟
پاسخ: اثری که اعمال خوب و بد دارند دو نوع است یکی اخروی و دیگری دنیوی.
اینجا منظور آثار اخروی عمل است که به خود شخص میرسد. اما آثار دنیوی چنین نیست. برای مثال شخصی که اخلاق و رفتار خوب دارد، دیگران نیز از آن بهره میبرند و در نقطه مقابل ضرر و آسیب انسان بدکار، به دیگران نیز سرایت میکند.

  • حمید حسینی زاده
۱۹
مرداد

ما دو نوع انسان جاهل داریم:
1- کسی که جهلش ناشی از بی اعتقادی است.
2- کسی که جهلش ناشی از اعتقاد فاسد است. به جهل نوع دوم  " غی " میگویند. "اغواء" از این کلمه گرفته شده است که به معنی گمراه ساختن است. اما اغواء با اضلال فرق میکند.
در واقع "اضلال"عبارت از این است که کسی را از راه به در کنی، درحالیکه هدفش را گم نکرده بلکه همچنان در یاد هدف و به دنبال رسیدن به آن است ولی تو راهی پیش پایش میگذاری که او را به هدفش نمیرساند. اما "اغواء" عبارت است از اینکه او را طوری از راه به در ببری که در اثر جهل به چیز دیگری مشغول شود و هدف اصلی را فراموش کند.

  • حمید حسینی زاده
۱۹
مرداد

صبر جمیل چیست؟
صبری جمیل است که اولا اختیاری باشد نه اجباری و ثانیا در برابر مصیبتها سخنی که نشان دهنده کفر،ناسپاسی و بی تابی و نارضایتی از مقدرات الهی باشد،بر زبان جاری نشود؛ همچنانکه امام صادق علیه السلام فرمودند: "منظور، صبر بدون گله است."
در تاریخ اسلام کم نبودند افرادی که مانند حضرت یعقوب علیه السلام در سخت ترین لحظات و بلاها، حمد وسپاس خدا گفتند. آنها چون صبری جمیل داشتند از خدانیز غیرجمیل ندیدند و " ما رایت الا جمیلا " گفتند.
پس اگر در مصیبتهای سخت، بی تابی نکردیم و کلامی نگفتیم و راضی به رضای الهی بودیم،حتما صبری جمیل به کار برده و اجری عظیم برده ایم.

  • حمید حسینی زاده
۱۹
مرداد

"لیبلوکم" از ماده "بلاء و ابتلاء" به معنی آزمایش است، درواقع باید بگوییم که آزمایشهای الهی برای کشف حال و پی بردن به وضع درونی و روحی و فکری افراد نیست، بلکه به معنی پرورش دادن و تربیت نمودن است.
قرآن بجای اینکه بگوید "اکثر عملا" گفته "احسن عملا" یعنی  این آیه ارزش هر انسانی را به "حُسن [=کیفیت]" عمل او مربوط میداند نه به زیادی و فزونی عمل؛ این نشان میدهد که اسلام در همه جا روی کیفیت عمل تکیه می کند نه روی کثرت و کمیت.
امام صادق علیه السلام میفرماید:
خداوند زیادی اعمال را نمی خواهد بلکه درستی اعمال را میخواهد.و درستی اعمال به آن است که با خداترسی و نیت پاک باشد.
در ادامه فرمودند: نگهداری عمل از آلوده شدن به ریا و نیت های نادرست مشکلتر از خود عمل است. و عمل خالص آن عملی است که فقط از خدا انتظار داری که تو را ستایش کند.

  • حمید حسینی زاده
۱۹
مرداد

چندسال پیش یک کلیپ از آیت الله بهجت پخش شد که میگفت هر روز اعمال ما به امام زمان(عجل الله فرجه) عرضه میشه. آیا ممکن است افراد خاصی از اعمال ما آگاهی پیدا کنند؟
پاسخ قرآن به این سوال مثبت است. در آیه مذکور بیان شده که همیشه  خداوند سپس پیامبر و مومنان خاصی اعمال ما رامی بینند. بدلیل استفاده از الف ولام برای مومنون(که میشود المومنون)نشان میدهد که تمام مومنان مد نظر نیست و  این مومنان که در آیه آمده اند به مقامی رسیده اند که مانند پیامبرند و آنها کسانی جز امامان علیهم السلام نیستند.
امام صادق علیه السلام می فرماید:
تمام اعمال مردم، هر روز صبح به پیامبر عرضه می شود؛اعمال نیکان و بدان. بنابر این مراقب باشید.(اصول کافی،ج1،ص171)
پس سعی کنیم با اعمالمان امام زمان عجل الله فرجه را از خود ناراحت نسازیم.

  • حمید حسینی زاده
۱۹
مرداد

بهره مندی از  رحمت خدا، بیکران و عمومی و همگانی است اما به اندازه شایستگی ها و لیاقت های مردم است. در ابتدا خدا نعمتهای مادی و معنوی خویش را شامل حال اقوام می کند، چنانچه نعمتهای الهی را وسیله ای برای تکامل خویش ساختند و از آن در مسیر حق کمک گرفتند و شکر آن را،که همان استفاده صحیح است، بجا آوردند، نعمتش را پایدار بلکه بیشتر می کند. ولی هنگامی که این نعمتها وسیله ای برای طغیان و سرکشی و ظلم و بیدادگری و تبعیض و ناسپاسی و غرور و آلودگی گردید، در این هنگام خداوند نعمتها را میگیرد و یا آن را تبدیل به بلا و مصیبت می کند.
بنابراین دگرگونی ها همیشه از طرف ما است و گرنه نعمتهای خدا از بین نمیرود.

  • حمید حسینی زاده
۱۹
مرداد

ایمان به معاد باعث تقویت باورهای انسان میشود. بعد از اینکه ساحران فهمیدند که حضرت موسی علیه السلام حقیقتا پیامبر است، به او ایمان آوردند.فرعون آنان را تهدید به عذاب کشنده  کرد. ساحران گفتند: تو ما را به عذاب تهدید میکنی؟ گمان کرده ای اگر با این عذاب،ما را بکشی به ما آسیب رسانده ای؟ درحالی که مردن در راه ایمان سعادت است؛زیرا ما پس از کشته شدن،به سوی پروردگارمان بازمیگردیم و خوشبخت خواهیم بود. آری، ایمان به معاد سبب شد ساحران برابر فرعون چنین شجاعتی از خود نشان دهند.
آیه پنجم سوره قیامت میگوید عده ای نیز که معاد را رد میکنند درواقع در معاد شک ندارند بلکه میخواهند آزاد باشند و تا پایان عمر گناه کنند.

  • حمید حسینی زاده
۱۹
مرداد
دلیل استفاده از کلمه جاء در آیه این است که انسان باید عمل خود را تا صحنه قیامت بیاورد.چه بسا نیکی هایی که با ریا و غرور و عجب و گناهان دیگر، محو و نابود می شود.در جای دیگر قرآن می خوانیم "آنها در آخرت، جز آتش، سهمی نخواهند داشت و آنچه را دردنیا برای غیر خدا انجام دادند، بر باد می رود و آنچه عمل می کردند، باطل و بی اثر می شود(هود /16)"
در نقطه مقابل نیز چه بسا گناهانی که با توبه، محو شده یا به نیکی تبدیل شود[فرقان/70] یا مورد عفو قرار گیرد[مائده/15]
پس عملی ملاک است که به صحنه قیامت آورده شود.
منظور از "حسنه" هر کار خوبی است؛ کوچک باشد یا بزرگ و مراد از "سیئه"هم هر کار بدی است؛ صغیره باشد یا کبیره.
  • حمید حسینی زاده